خواننده ی عزیز

 

آقا یا خانم محترم.البته بنده ی حقیر را می بخشید که در این وبلاگ وقت گرانبهای شما را گرفته و اقدام به نوشتن عرایضی می کنم که در مدت 5-6 سالی که از عمر این وبلاگ می گذرد سابقه نداشته و سعی شده فضایی صرفن ادبی ارائه کند و ضمنن این پنجاهمین پست این وبلاگ می باشد اما ناچارم در این روز نامیمون که در انتهای نوشته به آن اشاره خواهد شد. دست به نوشتن این مطالب بزنم.

من نوراله لک و با اسم کوچکتر ِ" نورا " متولد 21 آبان سال یکهزار و سیصد و خورده ای (احتمالن 62)صادره از خمینی شهر با نژادی کاملن زاگرس نشین خودم را در روز تولدم میان بیست و هفت الی هشت سالگی گم کرده ام .لطفن دقت کنید شخص مذکور که شباهت غیر قابل توصیفی با من ِ نگارنده دارد کاملن اهلی و اصلن خطرناک نمی باشد.مثل مداد فشاری ِ همیشه در دستانش لاغر و نحیف است.دارای موها ی به تازگی خوشه چین کرده، صورت تراش نخورده و ریشی نیم تراش است.البته ایشان خیلی وقت پیش اقدام به گم شدن کرده بود اما از بخت بد ِ سر راستی آدرسش دوباره پیدا می شدو همین امر باعث شد که برای اندمین بار گم شده و دیگر پیدا نشود.از یابنده ی محترم تقاضا می شود در صورت رویت کاملن خونسردی خود را حفظ کرده و با آرامش خاصی وی را به نزدیکترین محل پیدا شدن انسان های گم شده تحویل داده و خودش را از نگرانی براهنید.

در ضمن متاسفانه به علت تعریف نشدن بودجه ای برای این امر از دادن مژدگانی معذوریم.

نورا