سلام 88 رفته خداحافظ 89 نیامده

نوستالژی شاید مناسب ترین چیزی ست که می توان به من چسباند... می گذرم!

سلام 88: تمام شد 16 ماه اجباری! هراس ها ، ترس ها ،دوست داشتن ها،و کاش ندیدن ها و درد کشیدن ها- 6سال سیستان و بلوچستان بخشی از زندگی من است/بود/شد/گشت/گردید.

بساز در دونَلی ات شیر محمد اسپندار      بساز!

زخمه بکش بر قیچکت حبیب ا... آتشگر بزخم !

بنشین ، بلند شو، چرخی بزن موسی بُنداری   برقص!

دیگر هیچ جِنکو(jeneko :به زبان بلوچی یعنی دختر)ایی منتظر تو نیست مرد ! تو دیگر اسطوره ی هیچ بلوچی نیستی مالک !


benzina ricân superi bâkâ
to mna dor kn ca irâni xâkâ

 

بنزین می‌ریزم در باکِ سوپر
تو فقط دورَم کن
از این خاک دورَم کن

(سوپر: تویوتا سوپر 85- یکی از اشعار بلوچ{لیکو})

 

سلام 88: تفنگ همو تفنگه اسب همو اسبه اما مسعود همو جعفری جوزانی نیست!

در یک سکانس ِ"در چشم باد"صادق هدایت هم درتلویزیون ملی(بخوانید میلی)ایفای نقش کرد و البته محافظه کار.این سریال با تمام ارادتم به جعفری جوزانی سریال خوبی داشت می شد اما همان همیشگی-ی سریال ها و کادرهای تحمیلی تلویزیون مسعود را قاب گرفت توی خودش، گرچند مسعود کارهای عجیب و جالب در این کادر زیاد کرد که:حسین علیزاده:موسیقی،یداله کابلی:طراح لوگو،دکتر ولایتی:مشاور تاریخی،محمود استاد محمد:یداله یه گوش،سعید راد:رضا شاه،سعدی افشار:سیاه،و....

سلام 88: تروریسم حریف لُربودنم نشد اما بیوتروریسم امانم را برید.سلام 12 روز سرگیجه، منگی،بی تعادلی،استفراغ،قرنطینه.سلام استنشاق،هوای دم کرده،آنفولانزای آ

سلام 88: بگویم تحمیق؟بگویم تردید؟بگویم تکفیر؟بگویم تشییع؟چه بگویم؟!؟علی رغم همه ی شامورتی بازی ها و دلخوشکنک ها بازدل خوش کردیم به... و باز... باز... یک اپسیلن هم آدم محسوب نشدیم

سلام 88: 7 ماه بیکاری ،40 روز فعلگی. و هنوز ِِ سرگردانی ....

سلام 88: با همین دست هایم تمام زندگی ام را به آتش کشیدم و نشستم تمام زبانه های آن را لذت بردم و گریستم

سلام 88: " دو سکه برای من.یک سکه و نیم برای لک. یک سکه برای انوری شاعر. ما می نویسم . هرچه بخواهید.ما با قلم آب حوض می کشیم.ما با قلم لنگ پهن می کنیم ودلاکی می کنیم.ماساژتان می دهیم"(وبلاگ مصطفی جعفری) سکه ای بود و بزمی وهم پیاله گانی . حالی برفت که نیامد باز. شُکرِ ایزد که به دریوزگی نیفتادیم!

سلام 88: " کفشی برای پا یا پایی برای کفش" تف سربالا بود.چه برای مریوان چه برای تئاتردانشجویی،30سال حکومتی بود که بود.حالا سر بلندم و رو سفید که پاچه خواری نمی دانستم.که ... مال نبودم.که اگر سانسور شدم خود سانسوری نکردم.

سلام 88:سلام موسیقی فولکلور 57 ساله ی علی اکبر مهدی پوردهکردی.امسال تو نیستی و هیچ ماهی-یی شهوت رقصیدن لحظه ی تحویل سال را ندارد. تونیستی اما صدای سرنایت تا همیشه خواهد بود . امیدوارم پدرخوانده های همه چیز وَ از جمله موسیقی، اگراجازه دادند خدا تو را بیامرزد!

سلام 88: سلام شعرهای نگفته، داستان های ننوشته، طرح های اجرا نشده

و هزارتا سلام 88 دیگر

 

خداحافظ 89 نیامده: دوستت ندارم لعنتی!دوستت ندارم لذت منحوس،دوستت ندارم دلخوشکنک غمگین.الهی بمیری  بمیییررررییی!!

"زن: فردا روز تازه ایست مرد

 پادشاه: دروغ است. امید دروغ است زن!و اما ما باید باور کنیم که همیشه ازآن باید فریب خورد؟! " (نمایشنامه ی "هزاردستان "م _سال 81-80)

 

                        خداحافظ سلام

 

این روزها

            پیروزند و من

                            شکست خورده ام  عمو نوروز!

 

                                                                                قربانتان تا دیگر ِ وقت