آیا شنید صحبت من را درخت ها
"قربان بوسه دادنت تبر"
"دلم برایت تنگ شده است"
بله می دانم
تو دروغ گوی خوبی نیستی!
ساده است باور کن!
فقط فهمش کمی مشکل است
اما سعی می کنم
سعی می کنم که بفهمم که چرا مرا نمی فهمی؟!
ناقوس ها برای که به صدا در می آیند؟
پدران روحانی مقدس اند
من هم مقدس مآب
دل من به کنار
حتی از سنگ هم
حتی از سنگ هم صدایی بر نخواست
وقتی که گفتی نمی خواهمت
بانو
بانو
این تاری شب ها را سه تار گیسوت جواب آواز است
ور نه این جهان را بسیاراست
باربُد ِ خنیاگر1
زاغ ها می پرند
باز ها هم
باز ها زندگی می کنند
زاغ ها هم
باز ها می میرند
زاغ ها...نه
زاغ ها این پایین زندگی می کنند هنوز هم!2
*باز ها هنگام مردن تا اوج آسمان می پرند و بعد خود را با سر رها می گنند پایین
مردان اساطیری می میرند
مردان اساطیری هم می میرند
وقتی که عشق های اساطیری میراست !
هوار تو سوراسرافیل من است
مرا به خلوت آغوشت چه کار؟!
گور ملال انگیز دیگر جای من عاصی نیست
همبستر می شوم با تمامی کاغذ های باطله
و نوزادانی که
جایشان در هیچ یک از دساطیر آسمانی نیست
زنگ انشا این بود :
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
کودکان مشق می کردند
"شب بود
ماه پشت ابر بود"