سفارش تبلیغ
صبا ویژن

. نقطه سر خط 12

ارسال  شده توسط  نون لام در 85/5/19 12:39 صبح

و دست هایت که بهانه ی آرزو های محال است

برای تکرار آوایی که هیچ نیست

از خودمان که بگذریم

به حجمی می رسیم که خالی از تهی است

و سکوت را به لب های تو می گشایم

 که سردی گونه هایی که سرسره بازیِ

 اشک های گرم من خواهد بود

 حرف های نا ممکن خلاصه شعر من است

از من تا خودم

 از خودم تا تو

 از تو تا خط های موازی لا یتناهی

 من چند بار تو می شوم

تا شاید یکی شویم

 و تو هیچ وقت من نشدی

 که من و تو فاصله ای است

به ژرفنای کلمه ای که هیچ وقت ما نشد

  بی باک تر از آنم

 بی باک تر از آنم

 که یک تکه گوشت

 هویت ناشناخته ام را باز گو کند

 میان حصار مروارید بافی که قلعه های الموت

را به شباهت می کشاند

 آوای من توتم من است

 و توتم من قلم من است

 و قلم من فاصله ی میان قلم و کاغذی ست

 که هستی را به خلقت می کشاند

 


. نقطه سر خط 11

ارسال  شده توسط  نون لام در 85/5/19 12:29 صبح

مخاطب من  با شرمندگی سلام  آدم ها ی بد قول زیاد هستند . آمده ام   با چند تا شعر واره    امید وارم که نا امید نشوی

********************************************************************************

خواب چشم هایم را دزدیده اند

تمام گزمه هایی که

 ظلمات شب را به فحاشی کشیده اند

 و نور فانوس هایی که

از چهار سو

سکوت کردهاند

 

 به راه ها طعنه می زند

 کفش های لنگه به لنگه ام

و تفسیر حرکت

 که در انتهای راه

 پشت میز مباحثه

 دلیل هلی فلسفی نشخوار می کنند

       سبز

                  زرد

                            قرمز

 خط های موازی سفید

 چقدر کتاب قانون داریم

 

خواب چشم هایم را دزدیده اند گزمه های لا ابالی

 که قسمت خود را با ناسزا

تعارف می کنند به عادی زندگی شان

 

کرکره ی پلک هایم بالا وپائین نمی رود

 دیگر خروس خوان بیداریست

و آفتابی که عینک های دودی ام را نظاره می کند

 دنیا چقدر تاریک است

دیگر چه فرق می کند

 خواب برای چشم هایم تعریف چهار چوب بندی شده است