سلام
دوست من
--
اينجا به روز شده
با
جغد هايي که حق ندارند گريه کنند
با
يک عاشقانه بعد از مدت ها
با
شعري براي اداي دين به جنگ
با
چند لينک مفيد
با
5 تا قلب
با
يک عکس
با
يک ضرب المثل
با
V
--
نترسيد اصلا طولاني نيست
خوشحال مي شم سر بزنيد
--

با
سپاس
مهسا زهيري

سلام بما هم التفاتي دوست خوب...

سلام رفيق

بابا يه چيزي بنويس دلمون گرفته

دوست من بايه دلگرفتگي بروزم که شايد هيشکي نخونه نخونده باشه/خدافظ

با مطلبي به روزم.

همذات پنداري اين متن درد دارد 

نورا جان سرکشي تان بهبود يافت؟

من منتظرتان بودم

جيغم

سلام نورا

اول بگو هنوز تو غار هستي يا اومدي بيرون؟

دوم: کل اگر طبيب بودي... سر خود دوا نمودي

سوم: شما چيف کامپلين(علت ياغي گريتونو )بفرمايين شايد دست خدا از آستين ما در آمد؟

ها؟ خدا رو چه ديدي...

سلام،
با دو مطلب به روزم.

کجا هستي نورا جان؟

شعر خوبي خواندم. و يک جوري با بقيه کارات فرق داشت. همين فرق هم ميتواند سويه اي منفي داشسته باشد وهم مثبت . که من ميگم مثبت. اما مساله ي زبان و اون استفاده ي از کلمات ماز و راز و باز و امثالهم (جنس استفاده مهم است نه خود کلمات) که به نظر در اين کار خوب استفاده کردي ميتونه نشون بده يکي مثل تو ميتونه شعر بگه. و حرف اصلي در اين قرن بر همين توانستن است. اما استفاده از کلماتي که عمدتا به نقد و نظر ادبي تعلق دارند و به ادبيات وهنر نگاه مي کنن مثل راوي و پانتوميم و غيره وقتي وارد شعر مي شوند در خوانش شعر و متن دفع زيادي از خود نشان مي دهند استفاده از اين کلمات خيلي حساسيت برانگيز است..

همين وديگر هيچ....

منتظر بودم اما تو ...