• وبلاگ : قسم به قلم و آنچه كه مي نويسند!
  • يادداشت : نقطه سر خط46: " حاجي فيروز "
  • نظرات : 12 خصوصي ، 46 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     

    سلام نوراله جان

    منيمال زندگي پري را بخوان

    بيا

    راستي آپ تازه داشتي باخبرم کن

    سلام

    ممنون که دعوت کردي

    با علالقه و دقت شعر شما را خواندم.

    با مهر

    + آيلين 
    وقت نکردم يا شايدم نخواستم بفهمم . بسکه ميدونم ديگه دوست ندارم بفهمم. اونم به خاطر اينه که کاملا فهميده مت نورا . مث کف دست . مث زلال آب يا مث آيينه . آره . همون آينه .
    بسيار لذت بردم. سياه يا دلقک خيلي بيشتر به آزردگي ما آدمها کمک ميکنند تا حاجي فيروز. يک انتقاد دوستانه.

    سلام.

    کار رو دوست داشتم ولي دوباره ميام و مي خونم ( اگه حافظه م درست کار کنه )

    ممنون از حضورتون...

    سلام
    شعرتون رو خوندم
    کار خوبي بود
    اما حس مي کنم تنها روشي که با استفاده از اون سعي شده نثر رو به شعر تبديل کنه فقط استفاده از ظرفيت هاي ظاهري زبان بود .
    من سادگي رو بيشتر مي پسندم
    ممنون
    + مصطفا 
    روزي اين شعر يا تو يه نمايشنامه يا تو يه داستانم مياد

    سلام

    ديشب همش تو اين فكربودم كه آخرين نظري كه دادم بلاخره چه شد و جوابي دريافت نكردم شايد شما حرفي براي گفتن نداشتيد ولي هر كاري كردم در قسمت نظرات وبلاگ باز نشد البته عيب از كامپيوتر من بود كه رفع شد ولي اومدم كه دعوتتون كنم كه نشد ببخشيد كه نتونستم خبر بدم .

    اين پست من رو ياد كاري از محمد رحمانيان انداخت

    دلم براي حال و هواي تئاتر تنگ شده براي تحليل ها و براي نظرات دوستان .... براي انتخاب نمايشنامه ها و براي كارهاي استاد بهرام بيضايي ... براي ندبه و .....

    ممنون كه خبرم كرديد . با تشكر و احترام

    با شعري در وبلاگ اشعار به روزم.

    سلام،
    خواندمت عزيز.
    ممنون از دعوت.
    يکي نيست به من بگه تو که کلا از شعر سر در نمياري ، غلط ميکني نظر ميدي!!!
    شما به بزرگواريتون ببخشيد!!!
    من از شعرتون چيزي نفهميدم و مشکل از مغز منه!!!
    فکر کنم اين شعر هم مثل "از هوش مي..." دکتر رضا براهني بره رو مخم که معنيش رو در يارم... اگه فهميدم ميام نظر ميدم... راستي اون شعر هم تو وبلاگم گذاشتم ، اگر وقت کردين بخونيدش ...
    سلام. شعرت خيلي خوب و زيبا و دقيقاً با ادبيات نمايشي سروده شده . فقط در بعضي از قسمتها حس كردم بعضي از بازيهاي زباني خيلي به شعر كمكي نكرده و حتا از فخامت كلي شعر كم كرده مثل : راز ماز يا مي حالد. قهرمانان رو خيلي نو و بديع تجزيه و وارد شعر كردي و بهت تبريك ميگم.ممنون

    در شعرها...

    تصحيح مي کنم!

    لال بازي قهرمانان با قهر با ما با نان...

    زباني که خاص نورا لک است!

    زباني زيبا تر از آن که بشود گفت. ذکاوتت در شعراها خودنمايي مي کند. اينکه شاعري هستي دقيق! مردم اگر مو را از ماست مي کشند نورا لک کلمه را موشکافي مي کند! از کلامي هزار هزار کلمه مي سازد

    دست خوش...

    و تو چقدر نزديک

     <      1   2   3   4      >