درب کنسرو بازکن برقی

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
   1   2      >
 

rasti to mano mishnasi?
+ ايلين 
ماه رمضانت فرخنده ... حور و پريان رضوان تو را چشم در راهند .
+ نينا 
خب من در بحث خيلي بي رودرواسي و رك صحبت مي كنم فارغ از نوع روابطم با آدمها اينو دوستاي نزديكمم مي دونن و ازش در امان نيستن. ولي اصلن قصد ناراحت كردن كسي يا پيش بردن يك بحث به نفع خودمو ندارم چون اصلن به قضيايا نگاهم اين نيست. فقط دلم ميخواد وقتي قراره بحث بشه انقدر محكم و جدي باشه كه موضوع اصالتشو نشون بده.و البته در مورد اون دست درازي اي هم كه زش صحبت كرديد باز هم مطلقيتي براش قائل نيستم.چون همه ي ايرانيا هم مثل هم نيستن.اميدورم از من نرنجيده باشيد دوست عزيز چون من هم پيرو همين ديالوگ به اينجا كشيده شدم. ممنون از لطفت
+ نينا 
سلام . من نوشته ي شما رو سفسطه عنوان نكردم بلكه منظورم بحث هايي هست كه به دنبال يك فلسفه پيش ميان و دقيقن به دليل اينكه مطلقيتي در اين زمينه وجود نداره به نتيجهي قابل قبولي هم نميرسن و به تدريج كار به سفسطه كشيده ميشه.البته كه نظر و عقيده ي شما انقدر براي من مهم و با ارزش و محترم هست كه براي خوندن و نظر دادن در موردش وقت بذارم. ممنون
+ نينا 
ببين دوست عزيز در فلسفه خيلي راحت ميشه با کلمات بازي کرد و فلسفه رو به سفسطه کشوند براي همين من خيلي سال پيش در اوج مطالعاتي که فک مي کردم در زمينه ي فلسفه برام جذابن خيلي از افکار رد در اين زمينه رها کردم. نه اعتقاد به نسبيت در عالم واقعيت و نه ذهنيت ديکتاتوري نيست چون همين عقيده- البته منظورم يک عقيده ي خشک دگم نيست- هرگونه ديکتاتوري رو از اساس زير سوال ميبره وقتي ميگم نسبيه يعني حتا خود نسبيت هم نسبيه که ممکنه تبديل به مطلق بشه که باز همين مطلقيت هم نسبي ميشه. و در نهايت متفکر اين قضيه ميفته در يک دور و تسلسل باطل که هيچ وقت در عالم ذهنيتش به نتيجه نمي رسه.
+ سعيد محسني 
سلام.
لذت بردم.ممنون.

سلام

خوشحالم كه نه ناراحت و نه عصباني شديد .

اما در مورد مطلب من با شما تا حدودي موافقم البته شما گفتيد در ديالوگ ولي بحث اقليت و اكثريت رو اين طور با يك مثال مطرح مي كنم :

مثلا در يك فيلم معمولا ما آدم خوب و يا نماز خوان رو ظاهري ساده با ريش و قيافه اي معصومانه مي پنداريم ولي اين اشتباه است چرا كه از همان اول بيننده او را مي بيند و رو است و قصه لو مي رود ولي اگر اين آقا رو با همان قيافه كم كم و با روند نمايش و قصه يا داستان فردي قاتل و يا شخصيت بد معرفي كنيم داستان زيباتر و بيننده مشتاق به ادامه داستان مي شود به قول يك استادي براي خودمان فاكتور مشخص نكنيم مي شود آن طرف مرز رفت مرزها را بايد شكست باورهاي غلط مردم رو بايد اصلاح كرد .

دوست ندارم حرف س ي ا 30 بزنم ولي.....

اگر گمان كرده باشم در مورد اقليت و اكثريت تا حدودي متوجه شدم نمي دونم اگر هم اشتباه است اصلاح كنيد .

با تشكر از شما

سلام دوست عزيز عذر ميخوام که دير خدمت رسيدم . همه ي متن رو خودم و استفاده بردم اما با تمام اين تفاسير جواب سوال اينه از طرف من که همه چيز باز هم نسبي است چه تعريف ها در يد اقليت باشه چه اکثريت.
+ كوروش شمس 
نورالله عزيز سلام نرسيدم بخونم بعدا حتما ....

سلام

چقدر تند ؟!؟! عصباني چرا ؟! شما سوال من رو با سوال جواب داديد ؟ اگر قرار است شما براي يك سوال من اين طور هراسان بشويد كه آيا من ( آناك ) دختر هستم يا پسر چه فرقي مي كند ؟

شما مطلبي رو در وبلاگتان قرار داديد من هم براي روشن تر شدن خودم و بهتر متوجه شدن اثر شما سوالي از شما كردم ولي ......

بهتر است دوباره به آرشيو نظرات نگاهي بياندازيد و نظر قبليم را دوباره بخوانيد .

به هر حال ببخشيد اگر ناراحتتان كردم .

به اميد زيبايي ها

ممنونم دوست
آفلاين خواهم خواند

سلام

وبلاگ جالبي داري

+ جوجه كثيف 
سلام خوبي ؟اومدم بگم مذرت نتونستم بخونم

سلام

................... آيا مرز وجود دارد ؟

مرز ................

درود

از اين ها که به دروغ مي نويسند خواندمت و عالي بود خوشم نمي آيد پس راستش را مي گويم نخواندمتان! چون حالم خوب نيست. چون هرچه چشمهايم را بازتر مي کنم که بخوانمتان حواسم پرت تر مي شود. بعد مي آيم. بعد مي خوانم . خوشحالم که باز هم به خانه ام آمديد هم قبيله ي مهربان...

باشد که تاهست

چراغ اين خانه روشن باد

   1   2      >