• وبلاگ : قسم به قلم و آنچه كه مي نويسند!
  • يادداشت : نقطه سر خط 40:' اگرم '
  • نظرات : 4 خصوصي ، 26 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    سلام
    مطلبت خيلي خوب بود لذت بردم
    به روزم
    شادم کن
    [گل]
    تو در من ادامه مي يابي....
    به شرطي که بيايي ومرورم کني
    منتظرم
    سلام[گل]

    سلام

    خوبين؟

    شعرتون رو خوندم

    کار خوبي بود و مضمون خوبي داشت

    چند سطر پاياني رو بيشتر دوست داشتم

    لذت بردم

    ممنون

    سلام...چه سوالها ي سختي!!!

    دارم روي يه شعر كارميكنم كه يه جورايي هم مربوط به جواب كامنتت ميشه...تو خماري اش بمون....مثه من كه تو خماري شعرتم البته با نهايت لذت....

    موفق باشي

    سلام و ممنونم دوست

    شعرتان را خواندم

    جالب بود

    من را ياد دكلمه هاي اول يكي از آهنگ هاي محسن نامجو مي انداخت

    موفق باشيد

    راستي شما من را خوانديد؟

    + شاگرد 

    سلام. تبريك ميگم. خيلي عميق و تفکر برانگيز اما ساده ...پر از واقعيت.شايد مجالي است براي خود شکافي يا خود.... واژه هادر كار شماآگاهانه بي هيچ آگاهي مي نشينند و با فكر ما كلنجار مي روند. هر روز ساعتي بي اختيار واژه ها مي آيند روي صفحات... گاهي پيش از آوردن آنها دستي دورشان كرده..اما فكر ميكنم در كنار همه حقايق كه شما بيان مي كنين بايد شيريني هستي گاهي در كارتان بيايد.مشتاق خواندن واژه بازي هاي شما شاعر توانا.(بعد باتون حساب ميكنم.)

    سلام. شعر خوب و پيچيده اي بود فقط من شكستن ساختار افعال رو در اين شعر زياد لازم نديدم و فكر ميكنم اگر جمله ها به واسطه ي فقط افعال ساده تر بيان مي شدند هم مفهوم شعر خيلي خوب منعقد مي شد و اين شعر نيازي به پيچش هاي زباني نداره كه بر عكس در اينجا اين كار در خوانش كمي سكته ايجاد ميكنه. چون شعر به خودي خود اينقدر عميق و محكم هست كه نيازي به تغييرات ساختار زباني شكن نداشته باشه.و در ضمن از لحاظ درون مايه هم به پست مدرن پهلو نمي زنه كه نيازي به اين حركت داشته باشه. در هر حال شعر زيبا و خواندني اي بود.ممنون از دعوت

    سلام

    و بلاخره اين منم انسان ...... من زاده شده ام

    درود...


    ممنون از دعوت...

    لذت بردم.

    خوش باد

    شوخي كنان شنگ و تفنگ

    مريم و مژگان و ناز و سرمه و وسمه و وسوسه

    او رگ از ما به ارث قاف ارز قافيه برده اند

    خنگ تشريف بياوريد تا متحرك وريدتان خون سرد ر ي د ه فعل ميخاهي بيا!

    آقا اين نقدت در وبلاگ کورش و بخش نظرهاش نبود پيدا نکردم. اين اسم من رو هم در پيوندهات اشتباهي نوشتي حامد عمراني بنده وحيد عمراني هستم عزيز برو اصلاحش کن.
     <      1   2