سلام
فكر مي كنم اين بهترين شعر تو و شايد كلا بهترين نوشته ايست كه در وبلاگت خوانده ام ( و البته ممكن است بهتر از اين هم باشد كه من نخوانده ام )
فقط يك جاهايي از شعر به نظرم به حال خودش رها شده كه يكجور پيچيدگي بي دليل به وجود مي آورد به طوري كه خواننده را از مسير فهم شعر خارج مي كند.
مثلا :
( من از تمام اين شاعران شاعر ترم
وترم
از بزاق هاي مثلثاتت )
اين كه با ( شاعر ترم ) و ( وترم ) قافيه ساخته اي و همزمان خواسته اي از كلمه ي ( وتر ) پل بزني به رياضي و هندسه ، انگار باعث شده كه از كلمه ( مثلثاتت ) هم استفاده كني .
حالا ( وترم ) را اگر با معني خيس بودن در نظر بگيريم انگار آن كلمه ي بزاق را به همين خاطر آورده اي .
من خواننده از كشف ربط اين كلمات و چند وجهي بودنشان ممكن است خوشم بيايد ، ممكن است گيج بشوم ، ممكن است اصلا نفهمم كه چه كاري با كلمه ها كرده اي و يا ممكن است بفهمم و بعد بگويم خب كاربرد قاطي كردن بزاق و مثلثات و كلا اين همه ور رفتن با اين چند كلمه چيست ؟
و اگر هيچ چيزي نباشد بقيه ي شعر را هم از دست داده ام.
توخودت رافكرميكني فكرخودت راميكني ميكني/ميكني
اين همون قسمت شعركه بهت گفتم خفم كرد.بابحث ديشب امروزشعرتوبيشتردرك كردم موفق باشي
دعوتيد به شعر
و
خوشحال ميشوم سري بزنيد
--
زخمي که شاعر شد
با احترام
و تبريک سال نو
خوب هستين؟
شعرتون رو خوندم .
کار خوبي بود
کار هاتون اغلب محتواي اجتماعي داره که خوبه و مي پسندم .
پرداختش هم تقريبا خوبه .
باز هم تاکيد مي کنم
اين دست شعر ها و کلا سپيد
اگر کوتاه تر باشند و جزئي تر وارد مسئله بشن تاثير گذار ترند .
يعني اين شعر شما
مي تونست به چند قطعه ي کوتاه و کاملا جدا تبديل بشه
در کل لذت بردم
ممنون
پيام
وما
بريم
ه
كسي را به شعرت برنگردان
دچا
رودگي پيشانيت بلند ميشود
به اعتراض اتفاق.
تو وقتي فكر مي كني
بكر مي كني
سكر آورترين دختر فكرت بي بكارت مي شود در من
تو وقتي پيام مي دهي .
پيامبر مي شوي.
هو هوي ياهو مسينجرتر از تو مي شود.
تو وقتي آن بالاي
لاي
كلماتي
لاتي
و وقتي با من هبوط مي كني .من مخاطب تو. توهم تو . تو هم بالا ميبرم
شاه كارهايت هنوز همان است
بر تاج شاه كارهايت بنشين
نشين