ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

غروب ديروززني راکه روي پله هاي معبدنشسته بودديدم.

دونفرمرددرکناراونشسته بودند:يکي درطرف راستش وديگري درطرف چپش،آن دوبه اومي نگريستند.

شگفت زده به اونگريستم،زيراگونه راستش پژمرده وگونه چپش گلفام بود.