" رگ هايم از روي بلوزم مي گذرند " به لحاظ ساختارنحوي و زباني متفاوت نيز همنشيني انديشه وانتزاع و عطف توجه به مسائل و مصائب انسان امروز قابل تامل است ، البته که تکنيک ها ومولفه هاي استعمال شده لزومن در يد و انحصارشاعر نبوده ونيست اما سمپاتي خاص او در التقاط آموخته ها ويافته هاي تکنيکي ودرک انتزاعيش از ساحت کلمه و رهانيدن واژها از معاني قراردادي با بدعت گزاري هاي لفظي و پيوند وترکيبي که در بافت وساخت شعرها ايجاد مي کند توانسته هوشيارانه از وادي تکرار بجهد :
سلام نوراي عزيزودوست داشتني ام..فداي تو........
باپست: ماريا به روزم..
سلام
مقالات اعضاي گرامي در وبلاگ زنانه نويسي گذاشته مي شود و اين بار مقاله اي اعتراضي از يكي از دوستان در زمينه ي آنچه سبب پريشاني خاطر او در جامعه شده است نهاده شده...خواهشمنديم در نظر خواهي شركت نمائيد .
با توجه به اينكه بعضي از دوستان بسيار جوان هستند ، اينگونه فعاليت ها مي تواند بسيار در همدلي و تشويق ايشان در باب نوشتن و فكر كردن صحيح ، موثر باشد.
سلام نوراي عزيزودوست داشتني.. شعرهايت همانندخودت زيباست
باپست: كافه به روزم...
دانلود آهنگ:
http://www.4shared.com/audio/afjBPXwt/Porteghal.html
درد تا مغز استخوانم رفت
سلام رفيق چند بار خوانم متن ات را. خوبي نوشت هاي شما در انه که در نوع خود بدعت بزرگيه.نوشته هات جنس خاص خودشو داره. من که از خوندنشون لذت مي برم
پايا بمان حضرت دوست