اسمت بلندتر از رسيدن ادراكم به نمودت
(و) وصله ي شيرينيست شبيه برگشت معده
(به) هر چه.
ميگم نميشه من شاهکارت باشم
وقتي دادايسم مي شوم تن اخوان بندري مي زند(با نهايت احترام به ماث به روزم )
سلام
با "داستان ادامه دارد" به روزم
شاديتان شادي من است[گل]
درود نوراله گرامي ...
خواندن ودرک بازي هنرمونوتيکي که ار آوا وساختار آوايي کلمات وواژها ساخته يي خوش آيند ودر لحظاتي هموار سازي عجيبي براي دريافت معنايي در خود دارد که بسيار در اين کار موفق بوده ايي ..جان بخشي به سازه ها و از پي انان معنا کاويدن عاليست در مورد اصوات نيز بر همين نظرم ..کوتاه گويي وگزيده سرايي خود در عصر هزار هزار درد دل وحرف نزده سخت است ..ازپسش بر امده اي ...اما قطعه شعر من وتو وتومن جايگاهي فراتر از ديگر نوشته ها دارد که سياق و قياسش پر تر وجامع تر از کار در آمده است ...وايکاش آخرين را در اين پست نميگذاشتي ...موفق باشي ..وباز هم بخاطر همه چيز سپاس ....
ديوار ... در .... پنجره .... انسان و ديگر هيچ
مرسي از دعوتت . جالب بود!
درود و سپاس از دعوتتون.
کوتاه ها را خواندم.
قديم تر هاي بلند را بيشتر دوست داشتم.
همارايي بمانيد
سلام نورا جانکم
امروز بعد از مدتها خواندمت رفيق
اون پست هايي را که قول داده بودم
ممنون از کلک قلمت
ايمان دارم از تو در سالهاي بعد بيشتر خواهيم خواند و شنيد