• وبلاگ : قسم به قلم و آنچه كه مي نويسند!
  • يادداشت : نقطه سر خط....
  • نظرات : 1 خصوصي ، 22 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام نور خداوندي خاطراتم!!

    دوست عزيزتر از جانم ... خوشحالم از توفيق تئارت و خوشحالتر از اينكه در قامت لباس اجباري هنوز هم مي نويسي ... من كه در مصاف نابرابر ايك ها دارم كله پا مي شم... خسته شده ام ... از.... نمي دانم چه .... از هرچه ... اما هنوز هم مي نويسم ... به قول دوستي تيشه به ريشه ادبيات مي زنم!! كمر بسته ام به نابوديش ... شايد راست مي گويد... ولي قبل از ادبيات خودم را نابود كرده ام... باور ميكني؟! خودم را له كردم ... مچاله كردم و لاشه ي گنديده ام را پرت كردم توي كارون ... حالا وقتي مي نويسم اول مي گويم گور پدر رودكي و سنايي و حافظ و مولوي و ووووو نيماو سهراب و شاملو و اخوان وووووو .... خودم را كشف كرده ام ... از اين به بعد مي خواهم من جديدم را به نمايش بگذارم ..... به معراج رفته ام ... زير باراني كه بعد از قرنها بر تنم باريد.... به زودي به روز مي شوم به كارهايي كه جديداً نوشته ام شايد خيلي خوب نباشند شايد چندان هم نو نباشند ولي براي من تازه اند ... از پوچ هجرت كرده ام... دارم به هيچ مي رسم .... به قول اخوان : هيچ همچون پوچ عالي نيست.... سرت را در آوردم آمده بودم برايت از خودمان بگويم ... ماند .... دلم مي خواست به يكي حرف بزنم فقط تو را پيدا كردم .... مي خواهم حرف بزنم .... يك نفر توي سرم حرف مي زند... خودم را پيدا كرده ام .... به اميد ديدار دوست هميشه به ياد ماندني من!!